لحظه افطار

لحظه افطار...

لحظه افطار...

سلاااااااام واااااااای دیونهههههه...  خدای من... باورکن سکته خفیفوردکردم... الان خیلی خوشحالم... همییییییییییین...  خیلی بدی... قراربوداین همه نباشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟ این انصافه؟...نه توروخدا؟؟؟؟ نگران شده بودم... امامنننننن هرگززززامیدموازدست نمیدم....  قربونت برم که دلت گرفته... ازدلت نموخای براالهه بگی؟.. لحظه افطار...ادامه مطلب

اغلب ما"سوادرابطه"نداریم...

بلدنیستیم بفهمیم دنیای آدمهاباهم فرق دارد... 

توقع داریم کسی که باماست خودماباشد... 

حتی حاضرنیستیم به نیازها..خواسته هاوعلایق اوتوجه کنیم... 

غرورخودمان رابیشتردوست داریم... 

اماتوقع داریم اوغرورونیازوتوقع نداشته باشد!

ودرکش سخت است برای ماکه اودنیایی داردکه خودش ساخته وآن راصرفابامابه اشتراک گذاشته...

نه اینکه بخواهدبراساس خواسته ی مادنیای تازه ای بسازد... 

مابلدنیستیم کنارهم باشیم... 

لحظه افطار...

سلام قربونت برم من... 

صبح قشنگت بخیر... 

...................................

اینطوری حرف میزنی من دلم ریش میشه ها...

دورت بگردم من...

عزیزم؟میشه ازت خاهش کنم امشب بیای کلبمون؟...میشه؟...

اگه شدلطفادوسه بارسربزن... یدونه ساعت نه ونیم... نبودم... ساعت یه رب مونده به ده... نبودم... ده ویه رب... ببخشید...

.........................................

الانم من کله پاچه زده به سرم... هوم... 

بلام کلپچ بگیل عاقاجون... 

چیههههه... فک کردی کلپچ نخورم؟؟؟

نه خیرم خییییلیم بخورم... بعععله... 

................................

لحظه افطار...

دوستت دارم هایت رابه کسی نگو...! 

 

همه رانگهداربرای خودم... 

 

من جانم را... 

 

برای شنیدنشان کنارگذاشته ام!!!

لحظه افطار...

نمی دانم

این حال که دارم عاشقانه است

یاعاجزانه... 

ولی باورکن

آنقدربه توفکرمی کنم

که شک کرده ام که این منم در

من یاتو!

لحظه افطار...

دوستدارم نامرد...  چرامنوتنهامیزاری...  .............................. بگذارسربه سینه ام تابگویمت اندوه چیست؟عشق کدام است؟غم کجاست؟ بگذارتابگویمت این مرغ خسته جان عمریست درهوای تو... ازآشیان جداست...  لحظه افطار...ادامه مطلب

سلااااااااااااااااام عزیزم

خوبی دختر نازمممم

ببخشید که انقد بی مسءولیتم

چی بگم والا... حال خوبی ندارم.... 

بگذریم

دلم اغوشتو میخاد

دوسدارم برعکس همیشه... من بیام تو بغلت

نازم کنی

سرمو بذارم رو بازوهات

دوسدارم تو چشمات خیره شم

قربونت بشم الهی

مرسی که هستی

جدی 

بابت بودنت و موندنت سپاسگذارم

اووووم بوس رو لبای قشنگت

شبت رویاییی نفسم

بوس لب بغلی

لحظه افطار...

غریب است دوست داشتن... 

وعجیب ترازآن است دوست داشته شدن... 

وقتی می دانیم کسی باجان ودل دوستمان دارد...

ونفس هاوصداونگاهمان درروح وجانش ریشه دوانده... 

به بازیش می گیریم... 

هرچه اوعاشق تر... ماسرخوش تر... 

هرچه اودل نازک تر... مابی رحم تر... 

تقصیرازمانیست... 

تمامی قصه های عاشقانه...اینگونه به گوشمان خوانده شده اند...

دکترعلی شریعتی

لحظه افطار...